جایگاه یابی در دیجیتال مارکتینگ چیست؟ | راهنمای جامع Positioning

شاید بی رحمانه به نظر برسد اما دنیای دیجیتال مارکتینگ، فقط برای بهترین‌ها جایزه دارد. «بهترین برند» ، «زیباترین طراحی» ، «پربازده ترین تبلیغات» ، «اولین رتبه سئو» و… اگر قرار است در دنیای تجارت دیجیتال بمانید بایستی یک صفت «ترین» را برای مدت‌ها حفظ کنید. طوری که این جایگاه برترین بودن به شما اختصاص بیابد و جایگاه شما برای مدت‌های مدید در ذهن مخاطب ثابت شده بماند. این کاری است که تمام برندهای برتر و به یادماندنی دنیا انجام داده‌اند. اگر پوزیشنینگ یا جایگاه یابی در دیجیتال مارکتینگ دغدغه شماست، تا انتهای مطلب با آژانس دیجیتال مارکتینگ تاس همراه باشید و بخوانید:

• منظور از پوزیشنینگ یا جایگاه یابی چیست؟
• انواع استراتژی‌های جایگاه یابی 
• جایگاه یابی برند در تبلیغات 

پیشنهاد می‌کنیم مطالعه کنید:

بازاریابی مستقیم چیست و چطور باید از آن استفاده کرد؟

اهمیت پوزیشنینگ در چیست؟

برای این که مفهوم جایگاه یابی برایتان واضح تر شود کتاب گینس را در نظر بگیرید. آیا هیچ جایی از آن نامی از دومین دونده سریع جهان یا سومین حافظه برتر به چشم می‌خورد. همه ما نیاگارا را به عنوان بلندترین آبشار دنیا می‌شناسیم اما از دومین آبشار بلند دنیا چه خبر؟ برترین نتایج سئو در صفحه اول ظاهر می‌شوند. حالا چه اهمیتی دارد که در صفحات دوم تا هزار و پانصد و پنجاهم چه خبر است؟ به همین سادگی! یا اولین و بهترین باش یا این که هیچ کسی اهمیتی به تو نمی‌دهد.

برای برندها این اولین و برترین حیاتی است. بحث درباره کسب و کارهای محلی و سوپر مارکت‌ها نیست که اگر یکی بسته بود به سراغ بعدی در کوچه کناری بروید. بحث هویت برند و ماهیتی از آن است که در ذهن مخاطب ماندگار می‌شود. چرا هارلی دیویدسون

ممکن است برای یک برند چرم و اکسسوری زنانه «لوکس ترین» جایگاه خوبی باشد.

یا   یک برند خودروسازی جایگاه ایمن ترین خودرو را مناسب تشخیص دهد.

یا یک برند غذاهای فست فودی، «سالم ترین غذای فست فود» را بخواهد.

این که چه جایگاهی را به برند خود اختصاص بدهید به تصویر برند و هویت آن بستگی دارد.

استراتژی جایگاه یابی یا پوزیشنینگ چیست؟

به طور کلی استراتژی پوزیشنینگ برندها ۴ موضوع زیر را هدف قرار می‌دهند:

نیاز مشتری

بازار حرفه‌ی خود را بشناسید و بدانید چه چیزی خلاهای آن را پر می‌کند.

کیفیت محصول

بسیاری از برندها تلاش می‌کنند به عنوان با کیفیت ترین محصول صنعت خود شناخته شوند.

قیمت محصول

اگر در صنعتی فعال هستید که مخاطب آن عموم مردم یا قشر متوسط هستند می‌توانید روی قیمت مناسب هم مانور بدهید.

کاربرد محصول برای مشتری

اگر محصول شما کاربرد ویژه‌ای دارد که می‌تواند آن را متمایز کند، مستعد پوزیشنینگ در کاربرد است.

چطور استراتژی جایگاه یابی موفق تعیین کنیم؟

برای این که بتوانید استراتژی پوزیشنینگ موفقی برای برند خود درنظر بگیرید بایستی پیش از آن مراحل زیر را طی کنید:

۱. بیانیه موقعیت یابی تعیین کنید

بیانیه موقعیت یابی سندی است که در طی یک تا سطر توضیح می‌دهد وجه تمایز شما با سایر رقبایتان چیست و چه ویژگی منحصر به فردی را می‌خواهید از آن برند خود کنید. به طور مثال برند سوسیس و کالباس گیاهی X می‌تواند بیانیه‌ای مثل این را ارائه کند: « ما در برند ایکس سالم‌ترین سوسیس و کالباس را تولید می‌کنیم که برای آن خون هیچ موجود زنده‌ای ریخته نشده است. » این برند ویژگی دارد که او را از سایر رقبا متمایز می‌کند: همسویی با طبیعت و اهمیت به سلامت مصرف کننده.

برای این که بتوانید دقیق ترین بیانیه را برای برند خود بنویسید به سوالات زیر پاسخ دهید:

• مشتری هدف شما کیست؟
• تجارت شما در چه رده ای قرار دارد؟
• بزرگترین سود کسب و کار شما چیست؟
• آیا می توانید این سود را ثابت کنید؟
• آیا ویژگی متمایز کننده شما به اندازه کافی خوب هست؟
• آیا این پیشنهاد ارزش منحصر به فرد کسب و کار شما است؟
• آیا این موضوع به بازار هدف شما و نیازهای آن متمرکز شده است؟
• آیا در تمام زمینه های کسب و کار شما سازگار است؟
• آیا درک آن برای شخصی خارج از تجارت آسان است؟

۲. شعار برند را با دقت کافی انتخاب کنید

حالا وقت آن رسیده که میان مفهومی که در ذهن شماست با تصویری که مخاطب بایستی از برندتان داشته باشد، پلی بزنید. یعنی یک شعار خوب انتخاب کنید که در کوتاه‌ترین حالت ممکن پیام برند را برساند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

• برند نایک: فقط انجامش بده!
• برند لوازم آرایشی لورئال: چون تو ارزشش رو داری!
• برند اسمارتیز اسکیتلز: رنگین کمان را مزه کن!

۳. استراتژی رقبا را تحلیل کنید

تقریبا می‌شود گفت هرجا که صحبت از دیجیتال مارکتینگ می‌شود، پای رقابت به میان می‌آيد. همیشه و همیشه موفقیت شما به کیفیت و کمیت حضور رقبا در عرصه مورد نظر شما بستگی دارد. اگر قرار است بهترین باشید بایستی همه خوب و بهترها را بشناسید و دقیقا بدانید که چه می‌کنند.

اهداف

بایستی بدانید فعالیت‌های رقبا در راستای رسیدن به چه هدف و چه جایگاهی است. برای رسیدن به این اهداف چه استراتژی را در پیش گرفته و تا چه موفق بوده اند.

تاریخچه 

بررسی کنید و ببینید برند رقیب شما از کجا شروع کرده، در چه مسائلی به چه روشی پیشرفت کرده و در طی فعالیت خود چه اعتباری نزد مخاطب ایجاد کرده است. یعنی بدانید که در برخورد با مخاطب قرار است روی چه پیشینه‌ای مانور بدهد؟

استراتژی 

بعد از این که هدف و خط مشی رقیب را مشخص کردید، تشخیص استراتژی آن‌ها ساده تر خواهد بود. شناسایی  تیم مارکتینگ و برندینگ آن ها و بررسی روشی که سابقا برای برندهای دیگر اتخاذ کرده اند، می‌تواند بسیار در تشخیص استراتژی به شما کمک کند. در نظر داشته باشید که اگر قرار است به جایی برسید که آن ها نرسیده اند بایستی کاری را بکنید که آن‌ها نکرده‌اند.

مخاطب 

حالا نوبت به بررسی نتایح می‌رسد. وقتی می‌دانید که مثلا رقیب شما « ارزان ترین بلیط هواپیما» را هدف گرفته است، جستجو کنید و ببینید آيا کاربران در صفحات پرسش‌ و پاسخ این برند را به غنوان ارزان فروش ترین بلیط هواپیما پذیرفته اند؟ نظرات کاربران در شبکه‌های اجتماعی وبسایت و پلتفرم‌های دیگر درباره آن‌ها چه می‌گوید؟ در مجموع از هر روش دیگری که می‌توانید سعی کنید بفهمید آیا کاربران با جایگاهی که مدنظر برند بوده است، ارتباط برقرار کرده‌اند یا نه؟

۴. جایگاه فعلی برندتان را بشناسید

وقتی درباره مسائل اساسی برند و جایگاه آن تصمیم گرفتید نوبت به آزمایش برند در آن می‌رسد. بایستی با استفاده از آزمایش‌ها و نظر سنجی ها و با استفاده از گروه‌های مختلف اعضای برند هود بتوانید یک بررسی کمی و کیفی درباره برند خود به عمل بیاورید.

اگر لازم است فرم‌های نظرسنجی را در اختیار مخاطبان دیجیتال خود قرار بدهید. معیارها را با توجه به هدف تعیین کنید و ابزارهایی که آمار فعالیت شما را ثبت و ضبط می‌کنند را تحلیل کنید.

از تیم مارکتینگ بخواهید گزارشات عملکرد و نظرات کاربران را به اطلاعتان برسانند. با استفاده از مجموع این اطلاعات سعی کنید معیاری برای نزدیکی به اهداف خود تعیین کنید و جایگاه واقعی خود را بیابید. سپس برای از بین بردن اختلاف جایگاه فعلی و جایگاه مطلوب استراتژی و مهلت تعیین کنید.

جایگاه یابی برند در تبلیغات

تبلیغات مستقیم ترین جایی است که جایگاه برند شما در آن نفش آفرینی می‌کند. فرقی نمی‌کند تبلیغ تلویزیون شهری را انتخاب کرده باشید یا کمپین گوگل ادز را راه اندازی کنید. تبلیغات باید وجه تمایز شما را مشخص و واضح به مخاطب نشان بدهد.

درنظر داشته باشید که موفقیت جایگاه یابی شما در تبلیغات به عوامل زیر بستگی دارد:

آیا ارزش برند و تمایز آن را در تبلیغ جا داده‌اید؟

آيا طراحی ارزشمند و پخته‌ای را انجام داده‌اید؟ اگر قرار بود شعارهای تبلیغاتی برند برای موفقیت کافی باشند نیازی نبود هزینه طراحی بدهید. طراحی به عنوان عامل بصری می‌تواند عمیق ترین تاثیر را در ذهن مخاطب به جا بگذارد. به نمونه زیر توجه کنید:

هنگامی که وجود سرب و مواد غیر ارگانیک در لوازم آرایشی مطرح شده بود این برند فرانسوی که روی سلامت لوازم آرایش تولیدی خودش تاکید کرده بود چنین بنری را ارائه کرد. شاید این طور به نظر برسد که طراحی بیش از حد ساده است. اما دقیقا همان چیزی است که هم برند و هم مخاطبان به دنبال آن بودند: مفهوم زیبایی در عین سلامتی و طبیعی بودن!

جمع بندی

مانند هر تلاش بازاریابی دیگری، در این مورد هم همواره باید آمادگی داشته  باشید تا موقعیت خود را تطبیق دهید. همانطور که قبلا ذکر کردیم کار ساده ای نیست تعجبی هم ندارد. هیچ کار ساده ای به نتیجه بزرگ منجر نمی‌شود.

این که یک بار استراتژی بچینید و در تمام موارد بخواهید مو به مو همان را اجرا کنید اشتباه است. بایستی همسو با تغییرات جامعه و اتفاقات روز موقعیت ها را تشخیص بدهید و از آن به نفع برند خود استفاده کنید. در طول اجرای استراتژی ها اشتباه ها و نتایج درست را بارها و بارها بررسی کنید و از آن ها نتیجه گیری کنید. هیچ طرحی هرگز آن قدر کامل نیست که به بازنگری نیاز نداشته باشد.

سوالاتتان را از بخش نظرات زیر همین پست با ما در میان بگذارید و فراموش نکنید که همواره و برای تمامی خدمات دیجیتال مارکتینگ می‌توانید روی تاس حساب کنید.